قرآن و بصیرت

قرآن و بصیرت
آخرین نظرات
  • ۱۱ خرداد ۹۳، ۲۰:۴۹ - محمد
    عالیه

‏نگین هستی‏

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۵:۳۳ ب.ظ

 

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

 

پیشگفتار

یاهُو یامَن لاهُوَ اِلاّ هُو
«اَلحَمدُ لِلّهِ خالِقِ العِبادِ اَلمُتَجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ اَلنّاشِرِ فِی الخَلقِ فَضلَهُ اَلفاشی فِی الخَلقِ اَمرَهُ الَّذی اِلَیهِ مَصائِرُ الخَلقِ اَلعَلِیِّ عَن شَبَهِ المَخلوقینَ وَالحَمدُلِلّهِ عَلی کُلِّ حالٍ حَمداً یَکُونُ اَرضَی الحَمدِ لَکَ وَ اَحَبَّ الحَمدِ اِلَیکَ وَ اَفضَلَ الحَمدِ عِندَکَ نَحمَدُهُ فی جَمیعِ اُمُورِهِ وَ نَستَعینُهُ عَلی رَعایَةِ حُقُوقِهِ وَ نَشهَدُ اَن لا اِلهَ غَیرُهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ.»

قرآن
قرآن ناصحی خالص و خیرخواه و راهنمایی صادق است، برترین ذکری است که به اعماق جان آدمی نفوذ و آنجا را روشن می کند، نوری است که خاموشی برایش نیست و چهرهای است کهنه نشدنی که از گذشته و آیندة انسان گزارش می دهد و تحیّر امروز او را برطرف می کند؛ و سزاست، بلکه فرض است که به ریسمانش چنگ زد و نصیحتش را پذیرفت و حلال و حرامش را گردن گرفت و با تدبّر در آیاتش به رساترین پندها رسید و با نشستن در محضرش، دلهای سرد و افسرده را زنده کرد.
« اَللّهُ نَزَّلَ اَحسَنَ الحَدیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقشَعِرُّ مِنهُ جُلُودُ الَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم ثُمَّ تَلینُ جُلُودُهُم وَ قُلُوبُهُم اِلی ذِکرِ اللّهِ ذلِکَ هُدَی اللّهِ یَهدی بِهِ مَن یَشاءُ وَ مَن یُضلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِن هادٍ .» آری، باید برای رسیدن به آرامش تن و روان در پرتو قرآن ابتدا پیام آن را جدّی گرفت و امر آن را عظیم شمرد و دل را به خشیت و خضوع خواند و آنگاه حیات و طراوتش را نظاره کرد.

 انسان
و انسان موجودی است که در نهانخانة جانش، زیبایی و کمال و نور است. از این رو آنها را دوست دارد و میجوید. انسان مخلوقی است که خداوند او را مُدرِک حقایق قرار داده تا مبدأ عالم را بشناسد و بداند که موجِدش کیست و مرجعش کدام است. آری، انسان مصنوعی است که هرگز با دیدن و حتی شناختن چیزی اقناع نمی شود، بلکه چون و چرا می کند تا راز آن را کشف کند: راز آفرینش جهان، رمز حیات خویش، در پی پاسخ برای سؤالات خویش: من کیستم؟ من چیستم؟ مبدأم کیست؟ غایتم کجاست؟ و به راستی، سخن درستی است اینکه انسان شاگرد مدرسة دنیا و انبیا و اولیا مدرسان آن و کتب سماوی و الهی آن چیزی است که باید تدریس و تدرّس شود. علم مطلق، آسایش مطلق، جمال مطلق، کمال مطلق، لذت مطلق، جاودانگی ابدی و... خواسته های اوست که هیچ یک در کویرآباد دنیا یافت نمی شود. از این روست که او را مسافری از ملکوت به سوی آن می دانند.

 قرآن و انسان
و قرآن به حکم « هذا بَصائِرُ لِلنّاسِ » پاسخی جامع و کامل است به انسان سرگشته و جویای معرفت و به خواسته های او. قرآن کتاب انسان شناسی و انسان سازی است. علاوه بر آیاتی که مستقیماً به انسان و مسائل او مربوط است، می توان گفت که همة آیات قرآن به نحوی دربارة انسان است: آنجا که صحبت از خداوند و اسمای حسنا و صفات علیا و آیات و نشانه های آفرینش است، قرآن درصدد است تا انسان را با خالق و رازق و ربّش آشنا کند و او را متذکرِ معبودش کند؛ آنجا که سخن از انبیا و اقوام و ملل و امم گذشته است، هدف ارائة الگوهای کامل انسانی و ذکر سرنوشت اقوام و جوامع انسانی است؛ آنجا که سخن از آیندة بشر و فرجام انسان در این دنیا، یعنی مرگ و برزخ و برپایی قیامت و بهشت و جهنم است، او را به سرنوشت نهایی و هدف غایی خلقتش متذکر می شود؛ و خلاصه، آیات قرآن سراسر آیات انسان است: گاهی از راه ها می گوید و زمانی از بیراهه ها و گاهی دیگر از راهزنان و مواقعی از راهنمایان. « لَقَد اَنزَلنا اِلَیکُم کِتاباً فیهِ ذِکرُکُم اَفَلا تَعقِلُونَ .»
انسانِ قرآن صاحب نفسی است از عوالم مجرّده در ملکوت که چون دید جهاتی از کمال را به واسطة تجردش نمی تواند کسب کند و آن جهات در عوالم کثرت و پایین است، برای به دست آوردن آن کمالات، رو به پایین نزول کرد و بعد از کسب آنها دوباره رو به بالا صعود می کند و به حضور حضرت حق جلّ و علا نایل می شود. او بالایی است، آمده پایین و دوباره به بالا می رود. او با ارزشهایش نگین هستی است و اساس آفرینش ـ انسانی که خلیفة الله و متعلِّم خداست با ظرفیتی اعلی و معلم و مسجود ملایک و تاج دار کرامت الهی و اختیاردار و آزاد در انتخاب، که جز عبودیت را برنمی گزیند. و بالاخره، اَعلی مِنَ المَلائِکَةِ ؛ و در آن سو، انسانِ دور از تعالیم وحی و تربیت آسمانی و ذلیل هستی است ـ انسانی است طغیانگر، عنود، لجوج، هلوع، منوع، در خسران، ستمگر به خویش، جهول و قتور، ضعیف، بخیل، متکبر، حریص و تنگ نظر، هواپرست و مأیوس و بالاخره، اَدنی مِنَ البَهائِم ؛ و قرآن گویای این حقایق انسانی برای مخاطبانش است.

 اهمیت خود شناسی
انسان شناسی یعنی خود شناسی، علاوه بر اینکه راهی برای شناخت خدا و پی بردن به صفات اوست؛ که فرمود: « عَجِبتُ لِمَن یَجهَلُ نَفسَهُ کَیفَ یَعرِفُ رَبَّهُ .» باید گفت بدون شناخت انسان نمی توان استعدادها و نیازهای او را شناخت و آنها را شکوفا کرد؛ و در حقیقت، مسئلة تربیت و سازندگی انسان حل و فصل نهایی نخواهد شد و برنامه ها و وظایف او در این عالم و در حوادث گوناگون و وقایع مختلف زندگی نامشخص باقی خواهد ماند: « اَعظَمُ الجَهلِ جَهلُ الاِنسانِ اَمرَ نَفسِهِ »؛ « الجاهِلُ مَن جَهِلَ قَدرَهُ .» از این رو باید گفت که خود شناسی، اگر با مراقبت دایمی از ارزشهای خود همراه شود، تضمینی برای سلامت دایمی است: « عَلَیکُم اَنفُسَکُم لایَضُرُّکُم مَن ضَلَّ اِذَا اهتَدَیتُم »؛ و عارف حقیقی وکامل عارف به نفس است و عرفان حقیقی عرفانی نفسی؛ چه اینکه راه رهایی و آزادی انسان و صلاح و سازندگی اش فقط خود شناسی است: « اَلعَارِفُ مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَاَعتَقَها وَ نَزَّه ها عَن کُلِّ ما یُبَعِّدُها وَ یُوبِقُها »؛ که هر کس بدون شناخت و علم به خود هر چه کند جز تباهی و فساد نخواهد بود: « مَن عَمِلَ عَلی غَیرِ عِلمٍ مایُفسِدُ اَکثَرُ مِمّا یُصلِحُ .»

 آیه های زندگی (4): نگین هستی
«انسان» همواره مورد توجه اسلام و قرآن بوده و اساس صلاح و فساد جامعه معرفی شده است: « اِنَ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِاَنفُسِهِم .» همچنین معرفت نفس او راه معرفة اللّه دانسته شده است: « سَنُریهِم ایاتِنا فِی الافاقِ وَ فی اَنفُسِهِم حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُم اَنَّهُ الحَقُّ »؛ و این راز سرگشتگی و شیفتگی انسان به دین خدا و حقانیت و توحید است. در سوی دیگر، مخالفان حق و حقیقت و دیانت توحیدی با اغراض شیطانی خود زمانی با طرح حقوق بشر و بنای مجسمه ای بی روح از آن دم از شرافت و کرامت انسان می زنند و زمانی اومانیسم و لیبرالیسم و سکولاریسم را با عَلَم کردن نام انسان و محور قرار دادن خواسته های حیوانی و شهوانی و آزادیهای نامشروعش وسیلة فریب جوامع بشری قرار می دهند. این همه خود دلیلی کافی و برهانی وافی بود برای اینکه در این نوبت، با هدفِ حرکت دادن جامعه به سوی الگوهای قرآنیِ انسان کامل و آشنایی با عوامل و موانع رشد و کمال انسان، به نگین هستی، یعنی انسانِ قرآن، بپردازیم و انسان، یعنی خود، را از منظر وحی، یعنی نظرگاه ناب الهی، بشناسیم. مضاف بر این، در طرح قبل، سخن از شکوه آفرینش و بیشتر آیات آفاقی خداوند بود و بجا بود این بار از آیت عظما و نشانة بی بدیل خدا در خلقت و اساس آفرینش، یعنی انسانِ قرآن ، بگوییم و بشنویم. بدین منظور با تمسک به عدد قرآنی و مبارک 114 به این موضوع پرداختیم. ان شاء الله با اقدام مبارک شبکة رادیویی قرآن ، تابستان 1382 برای آحاد جامعة اسلامی ایران، خصوصاً جوانان و نوجوانان و قشرهای فرهنگی و قرآن دوستان گرامی، بهاری شود برای شکوفایی ایمان و عبودیت در پرتو خود شناسی قرآنی.

 چند نکته:

  • «نگین هستی» وصف انسان کامل و انسان مطلوب اسلام و قرآن است ـ انسانی که همة عالم برای او خلق شده و او به درستی جایگاه خود را درهستی شناخته و این حقیقت را دریافته که برای خداست: « خَلَقتُ الاَشیاءَ لاَجلِکَ وَ خَلَقتُکَ لاَجلی »؛ وصف انسانی است که همگان باید برای آن گونه شدن و به آن مقام رسیدن حرکت کنیم.
  • محدودیت در عدد 114 و اینکه بنا گذاشتیم هر موضوع را فقط در دو صفحه بیاوریم و اینکه این مجموعه مکمّل طرحی چندرسانه ای بوده است ما را در طرح برخی مسائل با مشکل رو به رو کرد. شایسته است محققان عزیز و ارجمند به این نکته توجه فرمایند.
  • این مجموعه، مانند سه مجموعة قبلی، به همان دلیلی که عرض شد، به منزلة رساله ای در موضوع خود است. از این رو توضیحاتی که در ذیل هر موضوع آورده شده لزوماً تفسیر یا توضیح مستقیم آن موضوع نیست، گرچه سعی شده در اغلب موارد مرتبط با آن باشد.
  • سعی وتلاش خالصانه و پشتیبانی بی دریغ برادر عزیز، جناب آقای دکتر حسین ساری، مدیر محترم شبکة رادیویی قرآن، همچون سه نوبت قبل، در چندرسانه ای کردن این حرکت مبارک قرآنی و تبدیل آن به کاری فرهنگی در سطح کشور ستودنی است. « مَن اَسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ اَجرُهُ عِندَ رَبِّهِ .»
  • مساعدت و همفکری و مشاوره با استادان گرام و فضلای ارجمند، آقایان دکتر معارف و دکتر لسانی و سید مهدی فاطمیان و محمد تقی فیاض بخش و کریم دولتی و محمدحسین محمدزاده و حجة الاسلام محمدرضا مشایخی، بهره هایی نصیبمان کرد. برادران گرامی، آقایان محمد پروری و فرهاد مؤید بهارلو و محمدباقر شمسی پور، در آماده سازی کتاب یاریمان کردند. « وَ جَعَلَ اللّهُ لَهُمُ الجَنَّةَ مَئاباً وَ الجَزاءَ ثَواباً .» « وَ لَهُم فیها نَعیمٌ مُقیمٌ .»

    در آخر عرضه می داریم: ای لطیف، این قدم کوچک را از حسنات خود به حساب نمی آوریم؛ بلکه چون از اخلاص و معرفت و ادب لازم برخوردار نبودیم، آن را از سیئات خود می دانیم، لکن از کَرَم و عفو تو دور نمی دانیم که آن را به حسنه بدل فرمایی و مقبول بارگاه ربوبی ات گردانی.

    « اَللّهُمَّ اَنتَ وَلیُّنا فَاغفِرلَنا وَ ارحَمنا وَ اَنتَ خَیرُ الغافِرینَ وَاکتُب لَنا فی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَةً وَ فِی الاخِرَةِ اِنّا هُدنا اِلَیکَ .»
    « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاجعَلنا مِمَّن سَهَّلتَ لَهُ طَریقَ الطّاعَةِ بِالتَّوفیقِ فی مَنازِل ِالاَبرارِ فَحُیُّوا وَ قُرِّبُوا وَ اَکرِمُوا و زُیِّنُوا بِخِدمَتِکَ .» 


 

امینَ امینَ وَالحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
حسین اسکندری
سوم ربیع الثانی 1424 ه ق
14 خرداد 1382 ه ش
مصادف با سالروز رحلت رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی (قدس سره)
و آغاز رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله)
تهران

 

  • حامد سالاری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی